خب دوباره مینویسم 😶

حاضر شدن
جیهوپ: بریم؟
اعضا: اره
و بیست مین بعد رسیدن
سه ساعتو نیم بعد
ا/ت ویو
بعد سه ساعتو نیم خیلی خیلی خسته شده بودم و یکم حالم بد بود ولی چیزی نگفتم که یهو جلوی چشمام سیاه شد
جیمین ویو
بعد سه ساعت و نیم یکمی خسته شدم و احساس میکردم ا/ت یجوریه ولی اهمیت ندادم چون اگه حالش بعد بود میگفت
که یهو دیدم چشماشو بست و افتاد زمین
سریع تمرینو ول کردم و سریع دستشو روی گردنم گذاشتم و بلندش کردم
دیدم بیهوشه
هر کاری کردیم به هوش نیومد
با همون لباسا بردیمش بیمارستان

ا/ت ویو
بعد چهار ساعت
یهو چشمامو باز کردم و چیزی یادم نمیومد یکم به دور و اطرافم نگا کردم
فهمیدم تو بیمارستانم کم کم یادم اومد که چی شده
جیمین ویو
ا/تو بردیم بیمارستان
بعد چهار ساعت به هوش نیومد
دکتر گفت فقط دو نفر میتونن تو باشن
و منو کوک موندیم و بقیه ی اعضا رفتن خونه
کوک کم کم خوابش برد چون خیلی خسته بود
و منم کمکم خوابم برد
دیدگاه ها (۰)

ا/ت ویو دیدم خوابشون برده یه نگاهی به خودم کردم دیدم یه عال...

بیا پایین

بچه ها من یه پارت نوشتم و پاک شده😭

بچه ها شش پارت رو یهو گذاشتم همایت کنید تا بعدی رو زود ب

مرگ بی پایان پارت ۳۱

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

پارت ۸۸ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط